پيوند بين عاشورا و انتظار
عاشورا تابلويي است به وسعت انديشه عرفان كه هر كس از منظري و به فرا خود ظرفيت وجودي خود ميتواند از آن بهرهمند شود. ما نيز از روزني و يا پيمانهاي فقيرانه بر ساحل اين اقيانوس سرخ بيكران و ناپيدا گام نهادهايم. تا شايد ساقي كوثر باده پيماي عشق بر اين مسكين نظري افكند و قطرهاي از خم شهادت در كام خشكيده بچكاند و قلب مرده را حياتي دوباره بخشد كه يأس از جنود ابليس است. درك فرهنگ انتظار تابعي از انس با فرهنگ عاشورا است. آنكه با عاشورا آشنا نيست چگونه ميتواند با انتظار آشنا شود انتظار براي چه؛ پاسخ چرايي انتظار در عاشورا است. و منتظر واقعي كسي است كه از كربلا عبور كرده باشد كه كربلائيان نخستين منتظرانند مانند خون حسين(ع) هنوز و هميشه تاريخ در رگهاي شيعه جوشان است و كسي را كه اين خون در رگ نيست منتظر نتوان خواند.(1)
از زیباترین توصیفاتی که حضرت ولی عصر ارواحنا فداه راجعبه امام حسین (علیهالسلام) بیان کرده است؛ آنجاست که در خطاب خود به جد بزرگوارش امام حسین (علیهالسلام) میفرمایند:
«کُنتُ لِلرَّسُولِ وّلَداً وً لِلقُرآن سَنَداً وَ للاُمَّه عَضُداً وَ فِی الّاعَهِ مُجتَهِداً حافِظاَ لِلعَهد وَ المیثاق ناکِباَ عَن سُبُلِ الفُسّاق تَناوه تأوه المَجهُود طَوِیل الرُکُوع وَ السُّجُود زاهِداَ فِی الدُّنیا ژُهدَ الرّاحِل عَنها ناظِراَ بِعَین المُستَوحِشِینَ مِنها»(2)
«تو ای حسین! برای رسول خدا فرزند و برای قرآن سند و برای امت بازوئی بودی، در طاعت خدا تلاشگر و نسبت به عهد و پیمان حافظ و مراقب بودی، از راه فاسقان سر بر میتافتی، آه میکشیدی، آه آدمی که به رنج و زحمت افتاده، رکوع و سجود تو طولانی بود، زاهد و پارسای در دنیا بودی، زهد و اعراض کسی که از دنیا رخت برکنده است، با دیدهی وحشت زدگان بدان نگاه میکردی.»
عاشورا و انتظار حسين(ع) و مهدي(عج) دو رويا هستند اما دو روياي صادقه كه يكي تعبير شده است و ديگر به زودي بافرج وجود مقدسش تعبير خواهد شد نام نخست حسين(ع) شورآفرين است و نام ديگري مهدي(عج) جهت بخش؛ بارالها ما را عاشورايي كن؛ منتظر هر دو يكي است. خدايا فرج كربلايي ما زا برسان كه كربلائيان را كاسه صبر لبريز است.
شيخ صدوق (ره) با سلسله سند نقل کرده که امام حسين (ع) فرمود:
«فِي التّاسِعِ مِن وُلدِي سُنَّهُ مِن يوسف (ع) وَ سُنَّه مِن مُوسَي بنِ عِمران (ع) وَ هُوَ قائِمُنا اَهلَ البَيت يصلِحُ الله تَبارکَ وَ تَعالي اَمرَهُ فِي لَيلَهٍ واحِدهٍ» (3)در نهمين فرزند من (مهدي) سنتي از يوسف است و سنتي از موسي بن عمران (ع) و او قائم ما اهل بيت مي باشد. خداوند کار او را در ظرف يک شب اصلاح خواهد فرمود.

از زیباترین توصیفاتی که حضرت ولی عصر ارواحنا فداه راجعبه امام حسین (علیهالسلام) بیان کرده است؛ آنجاست که در خطاب خود به جد بزرگوارش امام حسین (علیهالسلام) میفرمایند:
«کُنتُ لِلرَّسُولِ وّلَداً وً لِلقُرآن سَنَداً وَ للاُمَّه عَضُداً وَ فِی الّاعَهِ مُجتَهِداً حافِظاَ لِلعَهد وَ المیثاق ناکِباَ عَن سُبُلِ الفُسّاق تَناوه تأوه المَجهُود طَوِیل الرُکُوع وَ السُّجُود زاهِداَ فِی الدُّنیا ژُهدَ الرّاحِل عَنها ناظِراَ بِعَین المُستَوحِشِینَ مِنها»(2)
«تو ای حسین! برای رسول خدا فرزند و برای قرآن سند و برای امت بازوئی بودی، در طاعت خدا تلاشگر و نسبت به عهد و پیمان حافظ و مراقب بودی، از راه فاسقان سر بر میتافتی، آه میکشیدی، آه آدمی که به رنج و زحمت افتاده، رکوع و سجود تو طولانی بود، زاهد و پارسای در دنیا بودی، زهد و اعراض کسی که از دنیا رخت برکنده است، با دیدهی وحشت زدگان بدان نگاه میکردی.»
عاشورا و انتظار حسين(ع) و مهدي(عج) دو رويا هستند اما دو روياي صادقه كه يكي تعبير شده است و ديگر به زودي بافرج وجود مقدسش تعبير خواهد شد نام نخست حسين(ع) شورآفرين است و نام ديگري مهدي(عج) جهت بخش؛ بارالها ما را عاشورايي كن؛ منتظر هر دو يكي است. خدايا فرج كربلايي ما زا برسان كه كربلائيان را كاسه صبر لبريز است.
شيخ صدوق (ره) با سلسله سند نقل کرده که امام حسين (ع) فرمود:
«فِي التّاسِعِ مِن وُلدِي سُنَّهُ مِن يوسف (ع) وَ سُنَّه مِن مُوسَي بنِ عِمران (ع) وَ هُوَ قائِمُنا اَهلَ البَيت يصلِحُ الله تَبارکَ وَ تَعالي اَمرَهُ فِي لَيلَهٍ واحِدهٍ» (3)در نهمين فرزند من (مهدي) سنتي از يوسف است و سنتي از موسي بن عمران (ع) و او قائم ما اهل بيت مي باشد. خداوند کار او را در ظرف يک شب اصلاح خواهد فرمود.

یامهدی! ای امیر قیام و ای سالار ظهور
قیام قیامت آسایت ، رساترین لبّیک به آوای
هَل مِن ناصِر سیدالشهداست ، ( اَینَ مُعِزُّ الاَولیاء )
قیام قیامت آسایت ، رساترین لبّیک به آوای
هَل مِن ناصِر سیدالشهداست ، ( اَینَ مُعِزُّ الاَولیاء )

پی نوشت :
1- با تغییر و ویرایش وبگاه عاشورا - 1392/01/05 www.ashoora.ir
1- با تغییر و ویرایش وبگاه عاشورا - 1392/01/05 www.ashoora.ir
2-. بحار الأنوار، ج98، ص:321
3-بحارالانوار ، ج51،ص132
+ نوشته شده در جمعه ۱۳۹۲/۰۱/۰۹ ساعت توسط محسن قهرمانی
|
برای مشاهده متن کامل مقاله به ادامه مطلب رجوع کنید.
بسم الله الرّحمن الرّحیم